سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

ورود حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها به قم ( مدح حضرت)

شاعر : سیدهاشم وفایی
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فع لن
قالب شعر : مثنوی

او که آمد همه پـروانۀ یک شمع شدند            آفـتـاب آمد و در سـایـۀ او جـمع شدند

همه بهـر ادب و عـرض سلام آمده‌اند            به زمـین بـوسی فـرزنـد امـام آمـده‌اند


مردمان شوکت او را همه در قم دیدند            چـقـدر گـل بـه ره مـقـدم او پـاشـیـدنـد

از زمانی که چو خورشید به ما تافته است            خـاک قـم از قـدم او برکت یافته است

گـفـتم از فـلـسفۀ هجـرت او باید گـفت            کمی از رنج ره و غربت او باید گفت

تشنه‌ای آمد و بر چشمۀ کـوثـر نرسید            خواهری آمد و بر وصل برادر نرسید

غم هجران به همه آب و گلش بود که رفت            داغ دیدار برادر به دلش بود که رفت

دیدن داغ برای همگان گر سخت است            داغ خواهر ولی از بهر برادر سخت است

این برادر خبر از شوکت خواهر دارد            کی به دل محنتی از غربت خواهر دارد

گر که هر روز و شبِ خویش مرتب گِرید            جای دارد که به مظلـومی زینب گرید

زینبی که همه جا محـنت و ماتـم دیده            زیـنـبی که ز طـفـولـیت خود غـم دیده

خواهری که به کنار تن صدچاک افتاد            آتـش از آهِ دلـش بر همه افـلاک افـتاد

شامیان غـربت او را همگی می‌دیـدند            جای گل، سنگ به روی سر او پاشیدند

خواهری کز غم هجرانِ برادر جان داد            عمر خود را به غم و درد و الم پایان داد

بس کن از این غم جان‌سوز «وفایی» خاموش            با ولی‌نعمت خود باش به غم، هم‌آغوش

نقد و بررسی